قصه علیاکبر شهنازی و «قوطی بگیر و بنشون»
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۶۱۲۷۹
امروز (۲۶ اسفندماه) سالمرگ زندهیاد علیاکبر شهنازی موسیقیدان ایرانی و نوازنده سرشناس تار است؛ مردی که شاید با تصنیف «یک روز در زلف تو آویزم» بیشتر در ذهن مخاطب ایرانی جا خوش کرده باشد.
به گزارش ایسنا، زندهیاد شهنازی در اوایل دهه ۱۳۰۰ معروفترین نوازنده تار در تمام محافل هنری بود. در اواسط ۱۳۰۵ به دعوت کمپانی هیز ماسترز ویس صفحاتی از او با آواز اقبال ضبط شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داریوش پیرنیاکان به نقل از خود استاد شهنازی خاطرهای نقل کرده و از زبان شهنازی گفته است: «پدرم (میرزاحسینقلی) با عمویم (میرزاعبدالله) قراری گذاشته بودند بین خودشان که من از آن خبر نداشتم. پدرم میگفت برو خانه عمویت و بگو «قوطی بگیر و بنشون» را به تو بدهد و با این بهانه مرا روانه خانه عمویم میکرد. این واژه یک رمز بین خودشان بود. وقتی خدمت عمویم میرفتم و از او قوطی را میخواستم میگفت اول بنشین کمی ردیفها را با هم دوره کنیم و وقتی خواستی بروی قوطی را به تو میدهم.
بعد از کلی تمرین و زدن ردیفها عمو مقداری میوه از باغ میچید و به من میداد و میگفت قوطی را دفعه بعد به تو میدهم و این ماجرا بارها به همین شکل تکرار میشد و هر بار من بخشی از ردیفهایی را که از پدرم درس گرفته بودم، اینطوری با عمویم دوره میکردم. »
او همچنین گفته: «روزی دیدم آقامیرزا حسینقلی مشغول تنظیم سازکوچکی است. از او علت را پرسیدم و پاسخ داد که علی اکبر 8 سالش شده و میخواهد ساز زدن را شروع کند.
یک روز که در خدمت میرزاعبدالله مشغول مرور ردیفها بودم علی اکبر آمد و گفت: «قوطی بگیر و بنشون را بده» که در ادامه این داستان همان چیزی اتفاق میافتد که خود آقای شهنازی گفتهاند. اسماعیل قهرمانی که شاگرد میرزاعبدالله بوده میگوید علی اکبر با وجود سن کمش آنقدر خوب و ورزیده ساز میزد که ما همه دوست داشتیم ردیفها را با او دوره کنیم.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: علی اکبر شهنازی ماه رمضان ماه مبارک رمضان نوروز ۱۴۰۳ دفاع مقدس علی اکبر ردیف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۶۱۲۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی
حمید سمندریان که با شوق فراوان نظارهگر کار دانشجویان خود بود، استعداد و توانمندی این دانشجو را کشف کرد و اول بار در نمایش «نگاهی از پل» با او همکاری کرد. اکبر زنجانپور در این نمایش به عنوان استعدادی درخشان ظاهر شد و این اولین گامهای او در جاده موفقیت بود.
به گزارش ایسنا، این خاطره به دهه ۵۰ بازمیگردد و حالا دانشجوی سابق قرار است همزمان با زادروز استاد خود و در مراسمی که کانون کارگردانان خانه تئاتر برگزار میکند، تقدیر شود.
دانشجوی سابق اما سالهاست که خانهنشین است و شرایط را برای به صحنه بردن اثری تازه، مناسب نمیداند.
هرچند نسل جدید تماشاگران تئاتر نتوانستهاند هنرنمایی زنجانپور را روی صحنه ببینند، اما قدیمیهای تئاتر نمیتوانند حضور تاثیرگذار و استعداد شگرف او را در نمایشهای «نگاهی از پل» و «ملاقات بانوی سالخورده» فراموش کنند
شاید اولین بازی حرفهای او در تئاتر در نمایش «نگاهی از پل» بود که در کنار سوسنفرخ نیا به عنوان یکی دیگری از دانشجویان مستعد دانشکده هنرهای زیبا درخشید و بار دوم بود که خود را به عنوان استعدادی غیرقابل انکار اثبات کرد؛ در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فردریش دورنمات و کار حمید سمندریان. او در آن نمایش نقش آالفرد ایل را بازی کرد که یکی از کارکترهای مهم نمایشی است و تفاوت سنی زیادی با آن داشت.
به انگیزه این تجلیل و به یاد حمید سمندریان، بخشی از صحبتهای او را درباره زنجانپور مرور میکنیم:
«زنجانپور بسیار قابل قبول و باورپذیر بازی کرد. هرچند که آالفرد ایل از سن او دور بود ولی او نقش را به خوبی درک کرد. من استعداد زنجان پور را در کلاسهای دانشگاه شناختم. زمانی که شاگرد من بود، او را در اجراهای دانشگاهی دیده بودم و هیجانها و انرژیهای او را میشناختم. همان طور که در «نگاهی از پل» قدرت و انرژی خود را به نمایش گذاشت، در «ملاقات بانوی سالخورده» نیز به درونیات و عمق آلفرد ایل پی برد. دو نقش متفاوت و با بازی فراموشنشدنی زنجانپور. من برای رسیدن او به آلفرد ایل هیچ گونه درگیری نداشتم. زنجانپور به شدت خودش را متمرکز کرده بود تا به نقش برسد و آن طوری که من میخواهم بازی کند. او هم در بیرون و هم در درون به نقش رسید و خودش را هماهنگ کرد و به روح لحظه به لحظه نقش مسلط شد.
اما بخت با تماشاگران دهه هشتاد هم همراه بود تا یک بازی به یادماندنی دیگر از زنجانپور ببینند؛ در نمایش «شب هزار و یکم» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی. نمایشی که در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت و در سه اپیزود گوناگون، نگاهی تازه به هزار و یک شب داشت. زنجانپور با همراهی مژده شمسایی و ستاره اسکندری در اپیزود دوم این نمایش بازی کرد تا برای تماشاگران نسلهای بعدی تئاتر نیز خاطره زیبای دیگری از بازیهای خود بسازد.
حالا این بزرگداشت همزمان با زادروز استاد او در خانه هنرمندان ایران، روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه برپا میشود. حمید سمندریان، استاد او سالهاست که از دنیا رفته و بهرام بیضایی نیز به دلیل دوری از وطن، نخواهد توانست در این برنامه شرکت کند و این بزرگداشت با دو جای خالی همراه میشود.
بزرگداشت زنجانپور به کوشش کانون کارگردانان خانه تئاتر ایران، ساعت ۱۷ روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
انتهای پیام